2
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه اصفهان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
3
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه اصفهان
چکیده
امروزه اهمیت جایگاه داوری به عنوان یکی از شیوههای اصلی حل و فصل اختلاف در رسیدگی به دعاوی تجاری بینالمللی امری انکارناپذیر است. برای تعیین قانون حاکم، هیأت داوری ناگزیر است با رجوع به قاعده حل تعارض، راهحل مناسب را بیابد. در این باره در داوری تجاری بینالمللی نظریات حقوقی متعددی در رابطه با انتخاب قانون حاکم بر آیین داوری از جمله: حکومت قانون مقرّ، اجرای قواعد حقوق بینالملل، حاکمیت اراده طرفین و همچنین در رابطه با حقوق قابل اعمال در ماهیت، اختلاف نظریات حقوقی متعددی از جمله: حکومت قانون مقرّ، حل مسئله با تعیین محل رابطه حقوقی، اعمال حقوق فراملّی بازرگانان، داوری بر مبنای عدل و انصاف، آزادی داور در انتخاب قانون حاکم و اصل حاکمیت اراده مطرح شده است. این پژوهش درصدد است با طرح مهمترین نظریات مطروحه اقدام به تحلیل آنها نموده و کارکرد هر یک از این نظریات را در قواعد حل تعارض داوری تجاری بینالمللی تبیین نماید؛ زیرا امروزه با توجه به توسعه روابط در تجارت بینالملل و انعقاد قراردادهای پیچیده بینالمللی صرفاً با تکیه بر یک نظریه خاص نمیتوان راهحل مناسبی برای تعیین قاعده حل تعارض مناسب یافت، بلکه هر یک از این نظریات، متناسب با شرایط خاص خود کارکرد خواهد داشت. به عبارت دیگر اعمال ترکیبی (تجمیعی) قواعد حل تعارض در داوری تجاری بینالمللی شیوهای مناسب مینماید که در آن به رویکرد جهانشمولیِ داوری تجاری بینالمللی بیشتر توجه میشود. مزیت اعمال ترکیبی قواعد حل تعارض این است که ضمن تضمین رضایت طرفین به آنها این اطمینان را میدهد که رأی داوری در همه نظامهای حقوقی مرتبط مورد شناسایی و اجرا قرار خواهد گرفت.