TY - JOUR ID - 239523 TI - خلع ید، تعارض سند رسمی و عادی؛ نقدی بر دادنامه شماره 9709972993700410 شعبه دوم دادگاه حقوقی بخش رودبار قصران تهران JO - فصلنامه قضاوت JA - JUDG LA - fa SN - 1735-1227 AU - کاظمی, محمود AD - دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران Y1 - 2020 PY - 2020 VL - 19 IS - 100 SP - 1 EP - 41 KW - دعوای خلع ید KW - اثبات مالکیت KW - ماده 22 ق.ث KW - سند رسمی مالکیت KW - سند عادی KW - توارد دو دعوا DO - N2 - شرط لازم برای اقامه دعوای خلع ید، مالکیت خواهان در زمان اقامه دعواست. در فرضی که خواهان، سند رسمی مالکیت دارد دعوای او علیه متصرف غیر مجاز ملک پذیرفته است، اما اگر او سند مالکیت رسمی نداشته باشد، در این‌که می‌تواند دعوای خلع ید اقامه کند یا خیر، در رویه قضایی اختلاف‌نظر زیادی وجود دارد. نظریه غالب، پذیرش دعوای خلع ید از ناحیه چنین شخصی است. اما در مورد نحوه اثبات مالکیت، به لحاظ آیین دادرسی نیز اختلاف رویه وجود دارد. در حالی که برخی معتقدند خواهان بدواً باید با اقامه دعوای اثبات مالکیت، مالکیت خود را با رأی قطعی ثابت و سپس دعوای خلع ید اقامه کند. برخی دیگر معتقدند او می‌تواند دعوای اثبات مالکیت و خلع ید را در یک دادخواست اقامه کند و دادگاه توأمان به آن دو رسیدگی می‌نماید. حتی برخی ـ که البته در اقلیت هستند ـ معتقدند صرف دعوای خلع ید کفایت می‌کند و اثبات مالکیت از شرایط اقامه دعوای خلع ید و لازمه آن است و دادگاه بدون درخواست صریح خواهان نیز باید به آن رسیدگی کند و با احراز آن، حکم به خلع ید صادر نماید. این اختلاف رویه ناشی از اختلاف‌نظری است که سال‌ها نسبت به مدلول مواد 22، 46، 47 و 48 ق.ث در دکترین وجود داشته و به رویه قضایی نیز راه یافته است. این مواد به روشنی بر عدم امکان اثبات مالکیت ملک ثبتی، جز با سند رسمی دلالت دارد. اما رویه عملی محاکم به‏‌ویژه بعد از انقلاب و موضع شورای نگهبان خلاف آن است. قانون‌گذار هم ظاهراً در تردید از وضع یک قانون صریح، سال‌ها مصلحت را در سکوت دانسته و محاکم را به حال خود رها کرده بود. اما اخیراً با تصویب ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور به آن گروه ملحق شده است که برای اثبات مالکیت نسبت به ملک ثبتی، سند رسمی را لازم نمی‌دانند. حتی این ماده امکان معارضه سند عادی با سند رسمی را پذیرفته است. این امر سبب آشفتگی در آراء محاکم شده به گونه‌ای که سرنوشت دعوا در این موارد تا حد زیادی به سلیقة قاضی بستگی داشته و نوعی اجتهاد به رأی حاکم شده است. در این مقاله تلاش شده ضمن نقد رأی یکی از محاکم، موضع اخیر دکترین و رویه قضایی را حتی‌المقدور تبیین نماییم. UR - https://www.ghazavat.org/article_239523.html L1 - https://www.ghazavat.org/article_239523_ad0cb9b54505e844ec0461b95bcf91ff.pdf ER -