امروزه جرائم رایانهای به مفهوم عام به عنوان یک مسئله در سطح عمومی و قانونگذاری مطرح بوده و هرروز نیز دامنه آن گستردهتر میشود. هرچند تمامی جرائم، امنیت کشور و آسایش عمومی را خدشهدار میسازند، لیکن این خصیصه در برخی از آنها ملموستر است. جرایم رایانهای به طور مستقیم با مفاهیم امنیت ملی و آسایش عمومی در ارتباط میباشند. بسیاری از اعمال مجرمانهای که در فضای فیزیکی و ملموس قابل تحقق هستند، در فضای مجازی نیز امکان فعالیت دارند. در یک تقسیمبندی کلی میتوان جرائم اطلاعات را از لحاظ فلسفه قانونگذاری، به دو گروه تقسیم کرد. 1. طیفی از جرائم رایانهای که با قوانین مربوط به جرائم کلاسیک قابل تعقیب هستند و نیاز به قانونگذاری جدید ندارند و میتوان آنها را به جرائم علیه اشخاص، اموال، امنیت و آسایش عمومی، اخلاق، عفت عمومی و خانواده دستهبندی نمود. 2. طیفی از جرائم رایانهای که ارتکاب آنها قبل از پیدایش فناوری اطلاعات به هیچوجه امکانپذیر نبوده است، مانند دستیابی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، اخلال در داده و اخلال در سیستم. با توجه به اینکه متاسفانه طی سالهای اخیر به موازات افزایش کاربردی اینترنت شاهد افزایش تصاعدی در میزان جرائم سایبری بودهایم، بنابراین حقوق جزا میبایست با ایجاد و تاسیس مفاهیم و نهادهای نوین، تدابیر لازم متناسب با پیشرفتهای تکنولوژیکی پیشبینی نموده و همچنین فرصتهای پیچیدهای که جهت سوءاستفاده از تسهیلات محیط سایبر فراهم آمده را درنظر داشتهباشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تبیین جرایم رایانهای از دیدگاه مفهومی و تاریخی به مطالعه میپردازد.