مطالعه تعارض فرم ها در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه

نویسندگان

1 استاد دانشکده حقوق پردیس فارابی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی پردیس فارابی دانشگاه تهران

چکیده

از جمله اصول مورد توجه در تجارت می‌ توان سرعت، سهولت و امنیت را نام برد. بازرگانان همواره در تلاش‌ اند ابزاری برای تأمین این اصول فراهم آورند. یکی از این ابزارها، فرم‌های استاندارد قرارداد هستند. با استفاده از این فرم‌ ها طرفین معامله، دیگر وارد جزئیات مذاکرات نمی ‌شوند و پس از توافق در خصوص امور اساسی و ارکان اصلی قرارداد از قبیل ثمن، مثمن و اوصاف و ویژگی‌ های اساسی، بیان سایر شروط مد نظر خود را بر عهده این فرم ها می ‌نهند. در کنار مزایای قابل توجه این فرم ها، تعارض شروط مندرج در آنها یکی از مشکلات استفاده از این فرم ها می باشد. طرفین قرارداد، در تدوین فرم های خود معمولاً بر اساس نیاز و منفعت سنجی خود شروطی را که بیشتر به سودشان است درفرم ها می ‌گنجانند. در نتیجه، بسیار طبیعی و قابل پیش‌ بینی خواهد بود که این امر به تعارض میان شروط استاندارد طرفین بیانجامد و تاجر را با دو پرسش مواجه نماید: نخست، این که آیا قراردادی تشکیل شده است یا خیر؟ دوّم، به فرض تشکیل قرارداد، کدام یک از شروط بر قرارداد حاکم هستند و مفاد قرارداد چه خواهد بود؟ این مقاله در صدد پاسخ‌گویی به دو پرسش فوق در سیستم حقوقی ایران و فقه می‌ باشد. با نگاهی به مقاله ‌ها و کتاب‌ های مرتبط با این موضوع، می‌ توان دریافت که نظام‌ های حقوقی داخلی و بین ‌المللی به تبع نیاز بازرگانان، در پی ارائه راه حلی برای این مسأله برآمده ‌اند که عمده آنها قواعد «اولین اقدام»، «آخرین اقدام» و «تساقط» می ‌باشند. در حقوق ایران با توجه به تازگی موضوع، بحث درخوری نشده است و نمی‌ توان گفت که در کدام سوی این نزاع ایستاده است. به نظر می‌ رسد که برای رسیدن به هدف این مقاله، می‌ بایست قواعد عمومی قراردادها و پیش‌تر، فقه امامیه را به عنوان مبنای نظام حقوقی ایران بررسی نمود.

کلیدواژه‌ها