1
دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه مازندران
2
کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
چکیده
رویکرد اصلاحی به بزهکاری بهعنوان یکی از کارکردهای فایدهگرای مجازاتها در پی بازسازگاری و بازپروری بزهکاران است. بهدنبال تأثیرگذاری یافته های جرمشناختی و الزامات و ارشادات اسناد بینالمللی بر تصمیمات سیاستگذاران کیفری، اصلاح بزهکاران در پرتو قوانین کیفری مدنظر قرار گرفته است. قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز از این یافتهها متأثر است. رسمیتبخشی به کمک جرمشناسان، دخیل نمودن آوردههای جرمشناسی بالینی، پیشبینی تأسیسات نوپدید مانند تعویق و ... و همچنین توسعه و تحول در تأسیسات اصلاحمحور موجود در قوانین سابق، عزم قانونگذار را برای اتخاذ گفتمان اصلاح و درمان در سیاست جنایی ایران بهخوبی نشان میدهد. این سیاستهای اصلاحی قابل اعمال درخصوص همه جرایم نبوده و تنها درخصوص برخی از جرایم سبک و با درجات پایین اعمال خواهد شد. بههر روی، اگرچه رویکرد مقنن مورد تحسین است اما این نگرانی همواره وجود خواهد داشت که این تأسیسات اصلاحی بهدلیل لزوم فراهم بودن بسترها و امکانات فراوان، در مرحله عملیاتی شدن با اشکالاتی همراه گردد. در این نوشتار سعی بر آن است که جلوههای گفتمان اصلاحمحور، که بارقههایی از آن در قانون مجازات اسلامی و حتی قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 دیده میشود، در دو مرحله قضایی و پساقضایی مورد بررسی قرار گیرد.