نقد احکام قضایی از این جهت ارزشمند است که بر شیوۀ تفکر و تفسیر سایر قضات و حقوقدانان در موضوعات مشابه تأثیر میگذارد و همینطور موجب غنای علمی آراء خواهد شد. این پرونده بخشی از پروندۀ کیفری معروف به اختلاس سه هزار میلیاردی است که هم اوصاف شکلی رأی به طور کامل مورد توجه قرار گرفته است و هم از نظر ماهوی حائز اهمیت بسیار است. محور اصلی بحث در این پژوهش تأثیر تقلب و عدم مشروعیت در رابطۀ پایه بر اعتبار اسنادی است. دادرس در این پرونده اصل استقلال اعتبار اسنادی را تبیین نموده و صراحتاً علاوه بر استثنای تقلب، برای اولین بار در رویۀ قضایی ایران استثنای دیگری به نام عدم مشروعیت را نیز پذیرفتهاند. همچنین صادرکننده رأی برای اشخاص ثالث با حسن نیت در برابر این استثنائات، مصونیت قائل شده و از ایشان حمایت نموده است که از این حیث جایگاه نظام حقوقی ایران همردیف نظام حقوقی ایالات متحده امریکا قرار گرفته است.