دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
چکیده
نظم عمومی از اصطلاحات رایج نظامهای حقوقیغرب بوده و هدف آن از یک سو سامانبخشی به زندگی اجتماعی از طریق صیانت از حقوق و آزادیهای شهروندان و از سوی دیگر حفظ اقتدار دولتها به منظور تحدید عمل حقوق و آزادیهای شهروندان بوده است. از این رو در تعارض آزادیها و اقتدار دولتها، تبیین تئورینظم عمومی و شناسایی چالشهای احتمالی نظم عمومی امری ضروری است. حال پرسش اصلی این است که آیا نظم عمومی داخلی در حقوق ایران متضمن حقوق و آزادیهای شهروندیو یک تئوری منسجم حقوقی است؟این تحقیق به روش توصیفی ـ تحلیلی بر این فرضیه استوار است که نظم عمومیداخلی در ایران مفهومی سطحی و سیال است و دارای معانی، مبانی، منابع، عناصر و موارد گنگ و متغیر است. در نتیجه، نظم عمومی، حقوق و آزادیهای شهروندی را با ابهام مفهومی پردامنهای مواجه میسازد. لذا یافتۀ تحقیق، حذف واژۀ نظم عمومی از لسان حقوقی است.